یکی از ما که از این خونه بره جاشو آرامش محض میگیره زیر سقف خونه مون باور کن داره خندیدنو یادم میره گاهی نمونده هیچ راهی میگذرن این روزا به فرصته آهی گذشته کار از کارم هوای رفتن دارم از این سکوت بیزارم نفرین به این عشق گذشته کار از کارم که مثله ابر میبارم نگو که دوست دارم نفرین به این عشق به زندگیه بعد تو شاید همه بگن عادت ندارم تو دور شو از منو فراموش کن خودم یه جور طاقت میارم نمیشه باورم ولی انگار آخر قصه مون رسیده یه کاری کردی با دلم قلبم از هر چی عشقه نا امیده گذشته کار از کارم هوای رفتن دارم از این سکوت بیزارم نفرین به این عشق گذشته کار از کارم که مثله ابر میبارم نگو که دوست دارم نفرین به این عشق
نظر شما چیه؟